هبه در لغت به معنای بخشیدن و دادن چیزی به کسی بدون عوض است. هبه در اصطلاح به معنی تملیک مجانی مال است. تملیک به معنای انتقال حق مالکیت خود به دیگری و یا مالی را به مالکیت دیگری در آوردن است. با هبه نیز مالی به ملکیت دیگری در می آید؛ پس هبه عقد است. قید مجانی بودن باعث خارج شدن هبه از شمول عقودی مانند بیع، صلح معوض و معاوضه میشود.
نکات مهم انحلال قرارداد هبه
- هبه اصطلاحی است در فقه اسلام به معنی تملیک مالی به دیگری و به رایگان که شخص بخشنده را «واهب»، طرف گیرنده را «متهب» و مال مورد هبه را «عین موهوبه» گویند. عقد هبه با ایجاب و قبول و قبض عین موهوبه تشکیل میگردد.
- هر عقدی برای انعقاد نیازمند شرایط صحت معامله است و هبه نیز از این امر مستثنا نیست. در ماده 190 قانون مدنی برای صحت هر عقدی شرایطی را بیان میکند که عبارتند از :
1- قصد و رضای طرفین
2- اهلیت طرفین
3- موضوع معین که مورد معامله باشد
4- مشروعیت جهت معامله
موارد انحلال هبه
عدم توافق طرفین
طرفین قرارداد باید به منظور ایجاد یک ماهیت حقوقی توافق داشته باشند. ضمانت اجرای عدم رعایت این ضرورت (توافق بر ایجاد ماهیت حقوقی واحد) به موجب ماده 194 قانون مدنی بطلان قرارداد است. در نتیجه با توجه به اینکه معامله حاصل توافق اراده های مشترک متعاقدین است، در صورت عدم تلاقی اراده مشترک و عدم توافق بر ماهیت حقوقی واحد یعنی هبه، عقدی ایجاد نخواهد شد و قرارداد باطل خواهد بود.
عدم انطباق توافق طرفین
گاهی ممکن است طرفین قصد انشاء داشته باشند ولی قصد آنان بر یکدیگر منطبق نباشد. یا گاهی ممکن است یکی از متعاملین قصد انشاء داشته باشد ولی دیگری قصد انشاء یا انجام معامله نداشته باشد یا هر دوی آنها قصد معامله نداشته باشند. در این صورت، به علت عدم تطابق بین ایجاب و قبول، عقد هبه باطل خواهد بود.
اشتباه در طرف مقابل، اشتباه در نوع عقد و موضوع عقد
عقد هبه عقدی است که شخصیت در آن علت عمده می باشد. در این عقد که قرارداد قائم به شخص است، اشتباه در طرف مقابل موجب بطلان عقد می گردد. اشتباه در نوع عقد و موضوع عقد نیز مانع از تحقق قصد گردیده و باعث بطلان هبه است.
عدم وجود قصد طرفین و رضای آن ها
برای اینکه اراده بتواند ایجاد کننده عمل حقوقی الزام آور باشد باید 1. قصد وجود داشته باشد 2. رضای حاصله نیز از عیب خالی باشد. برای وجود قصد، تنها قصد لفظ و بیان الفاظ ایجاب و قبول کافی نیست، بلکه شخص باید قصد انشا نیز داشته باشد.
گاهی ممکن است شخصی الفاظ ایجاب و قبول را ادا نماید و به زبان آورد ولی قصد ایجاب و قبول نداشته باشد. در این حالت عقد به علت فقدان قصد باطل است. ضمانت اجرای ناشی از اکراه یا اشتباهی که اساسی نباشد عدم نفوذ عقد را در پی دارد.
عدم اهلیت طرفین
هبه چون عقد است، برای انعقاد نیاز به اهلیت طرفین دارد. در حالتی که واهب از اهلیت کامل برخوردار است ولی متهب به دلیل صغر، سفاهت و جنون از اهلیت کامل برخوردار نیست، چند حالت بوجود می آید؛
متهب ممکن است صغیر ممیز یا صغیر غیر ممیز باشد. صغیر غیر ممیز با توجه به این که قوه تعقل او شکل نگرفته است قادر به تمییز خوب از بد نیست فاقد اراده است و نمیتواند هبه که از طرف واهب به او شده است را قبول و قبض کند. در صورت قبول و قبض مال موهوبه، هبه صحیح نیست و ولی یا قیم او باید از طرف صغیر غیر ممیز هبه را قبول و قبض کنند. اما صغیر ممیز میتواند تملکات بلاعوض را قبول و قبض کند بنابراین می تواند متهب واقع شود.
وضعیت متهب در صورتی که سفیه باشد در قبول و قبض تملکات بلاعوض مانند صغیر ممیز است. قبول و قبض مال موهوبه در جنون اطباقی و در مدت زمان جنون ادواری با ولی یا قیم است. اما قبول و قبض جنون ادواری، در حال افاقه معتبر است و نیاز به قبض ولی یا قیم او نیست.
زمانی که متهب دارای اهلیت کامل است اما واهب به دلیل صغر، سفاهت و جنون از اهلیت کامل برخوردار نیست بدین گونه است که هبه صغیر غیر ممیز و مجنون به علت فقدان اراده باطل است اما قبول هبه از جانب سفیه و صغیر ممیز صحیح می باشد.
عدم وجود موضوع معین
موضوع هبه میتواند عین، منفعت و دین باشد. موضوع هبه باید به طور دقیق باید معلوم و معین باشد در غیر این صورت هبه باطل است.
عدم وجود جهت مشروع
هبه نیز مانند سایر معاملات باید جهت آن مشروع باشد. در صورتی که جهت این عقد نامشروع باشد هبه باطل است.
رجوع از هبه
یکی از خصوصیات هبه قابلیت رجوع است و اصولا واهب هر زمانی که بخواهد می تواند از هبه رجوع نماید و مالکیت متهب نسبت به مال موهوب ثابت و مستقر نیست. با این وجود، مواردی وجود دارد که واهب نمی تواند از هبه رجوع نماید.
این موارد عبارتند از اینکه: در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد، در صورتی که موهوبه متعلق حق غیر واقع گردد، در صورتی که در موهوبه تغییری حاصل گردد، هبه ای که در آن موهوبه از مالکیت متهب خرج شده باشد، هبه طلب به مدیون و صدقه.